امین محمودی 25 ساله از تهران

 او رفت و من نشناختمش . در تمام میخکهای سر هر دیوار، آواز غریبش را شنیدم اما نشناختمش. همانگونه که بغضهای گاه و بیگاهم را نشناختم. فقط آنقدر او را شناختم که در سایه های افتاده به کلامش، به دنبال جای پای خدا باشم
Behet Nemigam Dooset Daram..!!! , Vali Ghasam Mikhooram Dooset….!!! Daram , Behet Nemigam Ke Harchi Bekhay Behet Midam , Choon Hame Chizam Toye , Nemikham Khabetoo Bebinam Choon To Kheyli Khoosh Tar As Khabi , Age Ye Roozi Cheshmat Poor As Ashk Shoodo Doonbale Ye Shoone Gashti Ke Gerye Kooni , Sedam Kon , Behet Ghool Nemidam Ke Saketet Konam Manam Pa Be Pat Gerye Mikoonam ,Age Donbale Moojasameye Sookoot Migashti Ta Saresh Dad Bezani , Sedam Kon Ghool Midam Saket Bemoonam , Age Donbale Kharabehe Migashti Ta Nefrato Toosh Khali Koni , Sedam Kon , Ghalbam Tanha Kharabeye Voojodete
بنوش به سلامتی هر چی عاشقه - به سلامتی سه کس : غریب ، تنها ، بی کس - به سلامتی گاو چون که نگفت من ، گفت ما - به سلامتی کرم خاکی ، به خاطر خاکی بودنش - به سلامتی خیار به خاطر اینکه یار داره - به سلامتی شلغم به خاطر اینکه غم داره به سلامتی کلاغ ، هر چند که سیاهه ولی عوضش یه رنگه به سلامتی دیوار که هر مرد و نامردی بهش تکیه می کنن -به سلامتی سیگار که تا آخرش به پات میسوزه آخرش هم زیر پات له می شه
کاش میشد هیچ کس تنها نبود کاش میشد دیدنت رویا نبود گفته بودی با تو میمانم ولی رفتی وگفتی که اینجا جا نبود من دعا کردم برای بازگشتت دستهای تو ولی بالا نبود باز گفتی که فردا میرسد کاش روز دیدنت فردا نبود
joz to az hich kasi pm nemikham bito man yahoo messenger nemikham to ke nisty sistemamo nemikham yeki porsid age idit hack beshe ?? hatta in khiyale zeshto nemikham man toro mikham toro mikham onaro nemikham .
1kami 1kami 1kami .. 1kami mano dosam dashteh bash.jonami omrami ghalbami 1kami mano dosam dashteh bash. hat ye ghatre vase ye lahze hata ye zare... 1kami mano dosam dashteh bash.
مضرات امتحانات : افزایش بار علمی به طور نا خواسته ! کمبود شدید خواب و کاهش زمان لالا از هفت ساعت به هفت دقیقه ! رواج فرهنگ غلط پاچه خاری برای معلمان ! افزایش خشونت علیه حیوانات (خر زنی !!!) چپ و چول شدن چشمها بر اثر روش های غلط تقلبی ! سردرد حاصل از تمرکزخوشبختی یه دلداری کوچیکه به اونی که روحیه اش رو باخته . همون فرصتی که خیلی خوش شانس بودی که نصیب تو شده . خوشبختی یه حس خوبه یه حس قشنگ ولی حس خوب خوشبختی با همه عظمت بی اندازه و شیرین و بی انتهایش پیشکشت . آرزو می کنم واسه همیشه در قلب مهربون تو جا داشته باشم .
انگار تا همیشه باید در پی چشمهای تو ستاره‌های جاده را سوا کنم و چه طولانی است این شبهای بی‌ستاره جاده به امید روزی که این انتظار به پایان برسد

------------------------------------

علیرضا مرادیان 18 ساله از تهران

از کسی که دوستش داری ساده دست نکش. شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن . چون شاید هیچ وقت ، هیچ کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشد
یه دوست، فردی هست که آهنگ قلبت رو می دونه و می تونه وقتی تو کلمات رو فراموش می کنی اونا رو واسه ات بخونه.
من به تو تکیه می کنم و تو به من و اونوقت همه چیزمون مرتبه.
اگر می خوای صد سال زندگی کنی من می خوام یه روز کمتر از صد سال زندگی کنم چون من هرگز نمی تونم بدون تو زنده باشم.
اگر تو خواستی قبل از من بمیری  بهم بگو که می خوای یه دوست رو هم همراه خودت ببری یا نه .
در غریبی ناله کردم      هیچ کس یادم نکرد
  در قفس جان دادم و     صیاد آزادم نکرد
شمع سوزان توام     اینگونه خاموشم مکن
از کنارت میروم     اما فراموشم مکن
ز چشمت چشم آن دارم که چشمت را بیندازی به چشمانم که چشمانم به چشمان تومی  نازد
زکات چشم چشمی کن بسوی چشم از شادی که جز چشمت دگر چشمی به چشمانم  نمی سازد
نابینا به ماه گفت : دوستت دارم . ــ ماه گفت : چه طوری ؟ تو که نمی بینی . ــ نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم . ــ ماه گفت : چرا ؟ ــ نابینا گفت : اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم

-------------------------------

مهتاب 16 ساله از مشهد

 میزی برای کار! کاری برای تخت ! تختی برای خواب! خوابی برای جان! جانی برای مرگ! مرگی برای یاد ! یادی برای سنگ! ))))این بود زندگی

به نوجوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : رفیق بازی. به جوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : پول و ثروت. به پیرمردی گفتند : عشق چیست؟ گفت :عمر. به عاشقی گفتند : عشق چیست؟ چیزی نگفت.آهی کشید و سخت گریست

دروغ و خیانت رو هک کن__ از انسانیت کپی بگیر و سند توآ ل کن__ با صداقت و وفا و معرفت چت کن__ از زیباترین خاطره زندگی وب بگیر__تو پروفایل قلبت یه قلبه تیر خورده بذار و بگو عاشق عشق هستی__و عاشق عشق باشین_در مسنجر قلبت عشق رو اد کن __وبه احساسات زیبایی پی ام بده__غم رو دیلت کن__و واژه بدی رو رینیم کن__برای غرورت آف بزار و بگو بشینه آخه (دنیا دو روزه

آدما مثل یک کتاب میمونند که تا وقتی تموم نشن برای دیگران جالبن پس سعی کن خودتو جلوی دیگران تندتند ورق نزنی چون اگه تموم بشی مطمئن باش میرن سره یه کتابه دیگه

می دونین تفاوت شهرداری با صدا و سیما چیه؟...اولی آشغال جمع می کنه ..دومی آشغال پخش می کنه

از حکیمی پرسیدند : " حد فاصل بین گریه و خنده چیست ؟ " پاسخ داد : " تو با چشمانت می گریی و با لبانت می خندی . پس حد فاصل بین آن دو دماغ است

ترکه تو دستشویی بوده که پسرش زنگ میزنه به موبایلش. میگه بابا کجایی؟ ترکه میگه یه جایی! پسره میگه: مامان گفت ناهار نداریم هر جایی هستی همونجایه چیزی بخور!!!!

هر وقت تونستی برف روسیاه کنی . هر وقت تونستی پای کلاغ رو سفید کنی . هر وقت تونستی آتش رو ببوسی هر وقت تونستی توی آب یه نفس عمیق بکشی اون موقع من هم می تونم تو رو فراموشت کنم _______ نمی تونم!!!!!

عشق برگ لطیفی است که تنها دستان من و تو می تونه اون رو لمس کنه! از دریا پرسیدند:عشق چیست؟ گفت:خشکیدن! از گل پرسیدند:عشق چیست؟ گفت:پرپر شدن! از زمین پرسیدند:عشق چیست؟ گفت:لرزیدن! از آسمان پرسیدند: عشق چیست؟ گفت:باریدن! از کوه پرسیدند: عشق چیست؟ گفت:آتشفشان! از انسان پرسیدند: عشق چیست؟ ... ناگهان ندائی از درونش گفتجدائی...))!!!

بیچاره مردا: وقتی به دنیا می یان همه حال مامانشونو می پرسن .وقتی ازدواج می کنن همه می گن چه عروس خوشگلی .وقتی می میرن همه می گن بیچاره زنش

سمت را بر کوه نوشتم ریزش کرد روی آب نوشیتم بخار کرد . روی آب نوشتم بخار شد. روی کاغذ نوشتم پاره شد . روی قلبم ...... (برو بابا با این اسمت اینم اسمه تو داری آخه

بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر ( انگلستان ) نوشته شده است : « کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم . بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم . بعد ها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم . در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم . اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم ، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم »

به من میگفت: انقدر دوستت دارم که اگر بگویی بمیرمیمیرم... باورم نمی شد... فقط یک امتحان ساده به او گفتم بمیر...! سالهاست در تنهایی پژمرده ام... - کاش امتحانش نمی کردم

وقتی1 سگ برای خور خور کردن . یک گربه برای بیرون موندن . یک طوطی برای قسم خوردن . و یک راسو برای چسیدن داشته باشی دیگه نیاز به شوهر نداری

-------------------------------------------------------------------------

از دوستان زیر بعلت ملاقات وبلاگ ما و طرح نقطه نظرات خود تشکر بعمل می آید:

مجید نصیری وخواهرش 13 و 18 ساله

استاد شیخ حجت الاسلام حاج آقا حمید آزموده سروری 25 ساله از مینی سیتی

امین محمودی 25 ساله

رویا 18 ساله از شیراز

مهتاب 16 ساله از مشهد

فانی 23 ساله از بوشهر

سایه 21 ساله از کرمان

الهه نازفرد 18 ساله از بجنورد

ریحانه 18 ساله از تهران

پگاه 18 ساله از همدان

سحر 23 ساله از کرج